بازارچه کار و فناوری و راه های رونق دادن به ان

ساخت وبلاگ

به نام یزدان پاک

از زمان تغییر درس حرفه و فن به درس کار و فناوری موضوعی تحت عنوان بازارچه در کتاب مطرح شد یادم هست در تهران در دانشگاه شهید رجایی در رابطه با چاپ اول کتاب کار و فناوری پایه هشتم کلاس ها و کارگاه هایی تشکیل شد و من هم موفق شدم در ان جا حضور پیدا کنم در ان زمان ساخت دستگاه برش حرارتی، بافت کیف با نی های مخصوص نوشیدنی و ساخت ماکت مسجد را داشتیم بازارچه ای تشکیل شد همین تولیدات در ان عرضه شد نام ان بازارچه بود اما خرید و فروشی در ان صورت نگرفت چون هر گروه کار ساخته شده خود را می خواست نگه دارد و قصد فروش نداشت لذا به جای این که عنوان بازارچه بخود بگیرد اسم نمایشگاه برای ان مسماتر شده بود فرهنگ لغت معین نمایشگاه را جایی که کالاهای بازرگانی، صنعتی یا محصولات کشاورزی به نمایش گذارده شود می داند و بازارچه را به معنی بازار کوچک و بازار را محل خرید و فروش کالا بیان کرده است پس طبق این تعریف وقتی بازار یا بازارچه ای شکل می گیرد که در ان خرید و فروشی صورت گیرد البته خرید و فروش واقعی نه صوری حال برای این که بتوانیم چنین بازارچه ای را در مدرسه شکل دهیم پیشنهاداتی ارائه می شود که علاوه بر ایجاد خرید و فروش واقعی می تواند بر رونق خرید و فروش هم بیفزاید اول این که بهتراست علاوه بر تولیدات همان سال تولیدات سال های قبل هم عرضه شود این کار نیز باعث می شود بچه ها از کارهایشان مواظبت کنند زیرا با گذشت زمان ان دلبستگی و تعلق به دست ساخته کم خواهد شد و شاید بعلت عدم استفاده از طرف خانواده دور ریخته شود اما وقتی بدانند که هر سال می توانند تولیدات را در معرض فروش قرار دهند از ان بیشتر نگهداری می کنند و بازارچه مدرسه امکان فروش ان را برای انها بوجود خواهد اورد زیرا اجناسی که برای افرادی غیر ضروری تلقی می شود احتمالا مورد نیاز عده ی دیگر خواهد بودکه این افراد حاضرند برای بدست اوردن ان پول بپردازند در اینجا سوالی مطرح خواهد شد مبنی بر این که ممکن است دانش اموزان پایه های پایین تر کارهای سالهای بعد را خریداری کنند و انها را بعدا به معلم خود قالب کنند که در این مورد به نظر می رسد چیزی که بایستی برای معلم بیشترین ارزش را داشته باشد باید روند کار و نه نتیجه کار باشد لذا معلم بهتر است برای ارزیابی هریک از جلسات اختصاص داده شده برای یک کار یا پروژه روشی در پیش بگیرد بطور مثال معلم لیستی تهیه می کند که در هر جلسه از داشتن مواد و ابزار لازم برای کار تا عملکرد خوب و یا کم کاری و انضباط، بهداشت، ایمنی کار، نظافت، روش استفاده صحیح از ابزار، کمک به یکدیگر و غیره مورد ارزیابی قرار گیرد که اگر امکان ثبت تمام این موارد نیست سه مورد مهم یعنی داشتن مواد و ابزار لازم و نحوه عملکرد در جلسه و بهداشت وایمنی توسط معلم یا نماینده او مورد ثبت قرار گیرد و در انتهای پروژه می توان نمره را بر مبنای این لیست تعیین کرد بگذریم بحث بازارچه است دومین پیشنهاد این حقیر عرضه دست ساخته هایی از دانش اموزان که در مدرسه و یا برای مدرسه تولید نگشته است مثلا دانش اموز در تابستان در کلاس های چرم دوزی شرکت نموده و کارهایش را در بازارچه ارائه می کند این کار و تاکید به دانش اموزان مبنی بر این که از اوقات فراغت خود در امر تولید استفاده کنید و بازارچه مدرسه به شما کمک می کند تا محصولات خود را به فروش برسانید می تواند دانش اموزان را در سمت و سوی تولید و استفاده بهینه از اوقات فراغت قرار دهد سومین پیشنهاد، عرضه تولیدات دروس دیگر چون درس هنر در بازارچه است دانش اموزی یک تابلوی نقاشی زیبایی دارد که قصد دارد ان را بفروش برساند این بازارچه می تواند محل مناسبی برای این کار باشد.

چهارمین پیشنهاد، عرضه تولیدات خانواده دانش اموز است که دارای فوایدی چون رونق بیشتر بازارچه، درگیر کردن خانواده ها در این امر، کسب رضایت انها از این فعالیت، افزایش همکاری و همدلی بین دانش اموز و خانواده، تشویق خانواده ها برای بهره گیری از اوقات بیکاری در امر تولید و در سطح خرد کمک به اقتصاد خانواده و در سطح کلان کمک به اقتصاد کشور خواهد بود از انجایی که لیسانس اقتصاد دارم مدتی است با کمیته امداد بهاباد در ارتباط هستم چند روز پیش تماس گرفته شد که برای سه، چهار موضوع از جمله نقش زنان در اقتصاد خانواده، مدیریت معیشت خانواده گفتگویی صورت گیرد در انجا بحث تولیدات خانواده ها مطرح بود و از دغدغه ی فروش هم صحبت به میان امد مادری گفت من رب گوجه فرنگی می پزم اما برای فروش مشکل دارم گفتم برای فروش از مغازه داران کمک بگیرید گفت فروشندگان بعلت این که ماموران بهداشت با انها برخورد می کنند و فروش این گونه تولیدات مثلا ممنوع است از پذیرش این محصولات امتناع می کنند که جا دارد همین جا این مساله گفته شود که برای رونق اقتصاد خانگی که دارای ظرفیت عظیمی برای رشد اقتصاد کشور است باید مشکلات و موانع ان بر طرف و راه برای فروش بیشتر ان هموار گردد تا ضمن حفظ سلامتی مصرف کنندگان به اقتصاد خانواده و کشور کمک کند در کشور چین بسیاری از محصولات در خانه ها تولید می شوند و مسوولین با برنامه ریزی های دقیق زمینه ی فروش این محصولات را فراهم می کنند و متاسفانه ما هنوز در خم یک کوچه مانده ایم بسیاری از قوانین دست پا گیر چند دهه قبل در ان کشورها تغییر کرده است و قوانینی در راستای شکوفایی اقتصادی در دستور کار قرار گرفته است و باز هم تکرار می کنم ما هنوز در ان کلاف های قوانین سخت، گیر کرده ایم که ان شا ا... بزودی ساماندهی این کسب و کارها به معنی دقیق کلمه صورت گیرد بهر حال به ان مادر گفتم شما فرزند مدرسه برویی ندارید؟ گفت چرا یکی از فرزندانم به دبیرستان می رود گفتم شما که از محصول خود مطمئن هستید و می دانید عالیست یکی دوتا شیشه به مدرسه دخترتان ببرید و بگویید دبیران تست کرده و کیفیت ان را بررسی کنند و این شماره تلفن من که اگر دبیران خواسته باشند من برایشان می اورم به او گفتم فردی را می شناسم که همین امسال در مدرسه ای از یکی از مادارن دانش اموز مقدار زیادی از همین محصولات مورد نیاز خانه خریداری کرده است مدیر به او گفته بود ان مادر دانش اموز را می شناسم که خودشان ماده ی اولیه ان را از زمین کشاورزی برداشت می کنند و از لحاظ بهداشتی، بسیار مطمئن و در نهایت تمیزی هستند لذا همین نظر کافی بود برای خریداری کردن که متاسفانه امروزه این شناخت ها نادیده گرفته شده و به ان اهمیتی داده نمی شود و بهتر است مسوولین برای این شناخت ها واعتمادها برنامه هایی ارائه دهند زیرا صرف نظارت های خشک و سخت گیرانه توسط بهداشت شاید تولیدکنندگان را تنها به جلب رضایت ماموران بهداشت بسنده کند که در صورت احساس این مطلب که فعلا چشم نظارتی در کار نیست دیگر حال مصرف کننده را در نظر نگیرند و تنها منافع اقتصادی و مادی را در نظر بگیرند.در یکی از روستاهای شهرستان بهاباد طرحی بین المللی به نام منارید در حال اجراست که هر از گاه عده ای از کشورهای مختلف در زمینه این طرح به این روستا رفت و امد می کنند یکی از این افراد خارجی به مردم روستای کریم اباد گفته بود که شما می توانید با برپایی نمایشگاهی تولیدات و محصولات خود را برای فروش عرضه نمایید که در شهریور 96 با کمک دهیار، اعضای شورا و مدیران بومی مدارس و با امکانات مدارس و روستا در یکی از خیابان ها غرفه های موقتی احداث و مردم روستا تولیدات و محصولات خود را عرضه کردند و بعضا در کنار عرضه محصولات گوشه ای از فرایند تولید را به نمایش دراوردند بطور مثال در کنار فروش نان های محلی طرز پخت نوعی نان که در روغن پخت می شود نشان داده شد که تست کردن همان و نمک گیر شدن هم همان شاید برای هر یک از ما پیش امده باشد که در بعضی از نمایشگاه ها یا فروشگاه ها به ما پیشنهاد داده شده که این خوراکی را تست کنید با انکه می گوییم قصد خرید نداریم اما بعد از تست ناخوداگاه و یا به هر علتی از انها خرید کرده ایم بهرحال این طرح موفقی بود که کاش در تمام روستاها اجرا  می شد تا محصولات خانواده ها مستقیما بدست مصرف کننده برسد و با حذف واسطه ها علاوه بر رضایت مصرف کننده، تولید کنندگان از سود خوبی برخوردار گردند که این خود باعث ایجاد انگیزه برای ادامه کار و یا توسعه ان خواهد شد عموما این بازارچه ها هم رونق خاصی پیدا می کنند و می توانند مانند بازارچه های ساحلی درشهرهایی چون استارا دائمی و یا مانند همین روستا موقتی و با توجه به استقبال مردم مدت زمانی از چند روز تا چند هفته برپا شود در بعضی شهر ها جمعه بازار یا چهارشنبه بازار و امثال ان در گوشه ای از شهر در زمینی که نه سقفی دارد و نه دیواری شکل می گیرد مردم بساط پهن می کنند و تولیدات خانگی خود را مستقیما بدست مصرف کننده می رسانند که هم مصرف کننده راضیست و هم تولید کننده، که البته می توان شرایطی برای ورود به این بازار ها قائل شد بطور مثال فروش تولیدات خانگی، صنایع دستی و تولیدات داخلی از شرایط ورود به این بازارچه ها قلمداد شود اما بازارچه مدرسه و نقش ان در راستای همین امر قابل تامل است همین خانم خانه دار می تواند در بازارچه یک روزه یا دو سه روزه مدرسه تولیدات خودش را ارائه کند و علاوه بر کسب سود به یاد دهی دانش اموزان بپردازد که لازم نیست حتما کار دولتی داشت و می توان با کارهای ساده کسب درامد کرد و دانش اموزان به این طریق با کسب و کارهای این چنینی اشنا خواهند شد در ضمن می تواند این شکل فروش حالت قانونی بخودش بگیرد نه این که برای بازاریابی مجبور به مراجعه به مدارس و دیگر اداره ها شود

پنجمین پیشنهاد عرضه تولیدات همسایه و اشنایان دانش اموز و یا حتی در روستای کوچک بقیه افراد روستا خواهد بود مثال اگر دانش اموزی خاله اش تولیدات خانگی دارد می تواند او را به بازارچه مدرسه دعوت کند البته با توجه به هدف رونق دادن به بازارچه می توان در این رابطه یا میزان ان تصمیم گیری کرد که ایا اجازه این مورد داده شود یا این که لزومی به این کار نیست.

اما در اینجا مطالبی پیرامون مقدمات این کار عنوان میگردد که بهتر است معلم کار و فناوری این موارد را نیز با مدیر مدرسه در میان بگذارد و از ایشان در این رابطه نظرخواهی شود و باید ضمن توافق با یکدیگر به یک جمع بندی برسند که چه کسانی حضور داشته باشند؟ چه مواردی باید رعایت شود چه مقدماتی فراهم گردد مثلا برای توجیه اولیای دانش اموزان انها را دعوت کرده و معلم کار و فناوری به تشریح عملکرد بازارچه و اهداف ان بپردازد در انجا عده ای از اولیا بعنوان هماهنگ کننده بین مدرسه و اولیا انتخاب شوند.و نیز مواردی که باید رعایت شود بیان گردد نخست این که محصولات برای عرضه باید از تولیدات دانش اموزان و خانواده های انها و منطقه باشد و یا این که کار خاصی روی ان توسط این گروه ها انجام گرفته شود که باعث ارزش افزوده گردد لذا نمی توان مثلا ترشیجات بازاری را تهیه نمود و در بازارچه ارائه کرد به نظر نمی رسد هدف از بازارچه کار و فناوری صرف فروش باشد بلکه فروشی مد نظر است که در راستای تولید باشد و این تفاوت بین این گونه بازارچه ها را با بازارچه های دیگر نشان می دهد البته می توان استثنائاتی را در نظر گرفت مثل عرضه و فروش مواد اولیه و ابزار های پرکاربرد در امر تولیدات کتاب کار و فناوری و هنر وغیره مثل عرضه و فروش کاموا که مورد نیاز برای پروژه بافت خواهد بود.

دوم رونق بخشی به بازارچه از طریق خرید که والدین سعی کنند برای تشویق دانش اموزان که فرزندان خودشان هستند به خرید هرچند کم اقدام کنند که می توان عنوان کرد که مدیر مدرسه هم از معلمان خود خواهش کرده است که به منظور تشویق دانش اموزان خرید هرچند کمی داشته باشند و حتی مسوولین یا مدیران می توانند به جای دادن کارت هدیه به مناسبت هایی چون روز معلم و غیره که گاها اتفاق می افتد به دبیران خود بن هایی هدیه دهند که با ان بتوانند از بازارچه خرید کرده و این گونه به رونق خرید و فروش هم بیفزایند.

سوم بحث قیمت گذاری محصولات قابل عرضه است که جای این موضوع در کتاب کار وفناوری خالیست که متاسفانه در بازار بیرون هم می بینیم که متد و روش صحیحی برای قیمت گذاری نیست و افراد بصورت سلیقه ای گاها اقدام می کنند که باید نحوه قیمت گذاری به بچه ها اموزش داده شود که علاوه بر پرهیز از زیان و کسب سود متعارف از اجحاف و بی انصافی خودداری شود که می توان از دانش اموزان خواست که نحوه ی قیمت گذاری خود را با کمک اولیای خود قبل از تشکیل بازارچه به معلم اعلام کرده و یا بصورت مکتوب تحویل دهند و دبیر بتواند بر ان نظارت داشته باشد البته این کار وقتی ممکن است که خود دبیر با نحوه قیمت گذاری اشنا باشد و لذا کلاس های ضمن خدمت در این باره و چگونگی برپایی بازارچه کار وفناوری ضروری به نظر می رسد اری اگر مواردی که بازارچه دنبال می کند بطور صحیح عمل شود می تواند فواید زیادی به دنبال داشته باشد و برای این کار توانمندسازی دبیران اهمیت خاص پیدا می کند.

چهارم در نظر گرفتن و طرح محدودیت ها مثلا در بازارچه مدارس دخترانه تنها زنان چه در امر فروش و چه در خرید از محصولات می توانند شرکت کنند و به این مساله باید در تبلیغات هم توجه شود و می توان تاکید کرد بعلت این که اینجا مدرسه است و مسوولین از این بازارچه بازدید خواهند کرد رعایت واقعی حجاب اسلامی از طرف مادران الزامیست که موجبات بداموزی برای دانش اموزان نیز نگردد که در صورت رعایت نکردن این مسایل تصمیماتی اتخاذ می شود من جمله عدم تخصیص غرفه برای چنین اشخاصی در پی خواهد داشت.

پنجم رعایت قوانین و مقررات مدرسه، در این جلسات از والدین خواسته شود قوانین و مقررات مدرسه رعایت شود و قبل از هر تصمیمی با مدیریت مدرسه هماهنگ شود تا این تجربه که می تواند اثراث مفیدی به دنبال داشته باشد به بهترین وجه ممکن پیاده شود.

ششم بحث تبلیغات است که برای خرید از بازارچه از مدتها پیش باید به نحو احسن و به روشهای مختلف که هزینه زیادی هم ایجاد نکند صورت گیرد.تا بازارچه از رونق خوبی برخوردار گردد.

اما نکته پایانی این مبحث این است که تمام این موارد که ذکر شد پیشنهاداتی برای رونق بیشتر و نیل به اهدافی چون رشد اقتصادی بود که از یکسو زمینه ای برای نقد و بررسی این موضوعات بوجود اورد تا نقاط قوت و ضعف ان مشخص و اعلام گردد و در نهایت پیشنهاداتی از ان پذیرفته و بعدا جنبه قانونی پیدا کند و از سوی دیگر این پیشنهادات می تواند در حکم سوالاتی قلمداد شود که منتظر جواب های کارشناسانه خواهد بود که البته می توان به دو طریق به ان پرداخت اول این که طبق بخش نامه ها و دستورالعمل های موجود پاسخ گفته شود که مثلا ایا بخش نامه ها محدوده ی فعالیت بازارچه را بطور روشن مشخص کرده یا خیر و دوم این که فراتر از بخش نامه به ان نگریست تا بتوان محدوده ی ان را گسترش داد و با قانونی کردن موارد یا مواردی از این طرح و نیز موارد دیگری که در بهتر شدن خرید و فروش بازارچه موثر است در تشکیل بازارچه ای گام برداشت که از فایده بیشتری برخوردار است در ضمن از انجا که با نگاه به عکس ها و فیلم هایی از بازارچه های تشکیل شده در سایت های اینترنتی از اجرا این فعالیت به اشکال مختلف حکایت می کند تقاضای سروسامان دادن به بخش نامه های ان که اگر موجود هم هست دست مثل من معلمی نرسیده است انتظار می رود تا معلمان کار و فناوری بتوانند راحتر و بهتر در تشکیل این بازارچه تلاش کنند که یکی از دلایل عدم اجرای ان در بعضی از مدارس همین روشن نبودن قوانین ان است.

والسلام.

@shab7481

چرا نباید فرهنگیان و دانش اموزان به راهپیمایی اربعین بروند؟...
ما را در سایت چرا نباید فرهنگیان و دانش اموزان به راهپیمایی اربعین بروند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shab7481 بازدید : 100 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1396 ساعت: 8:43